فیلم به سوی طبیعت وحشی
برای کسانی که والدن ثورو را خواندهاند، زمانی فرا میرسد که شاید فقط چند ساعت یا یک روز طول بکشد، که تصور تنها زندگی کردن در یک کابین کوچک در کنار یک برکه و کاشتن چند لوبیا بهطور عجیبی اغواکننده به نظر میرسد. برخی از مردان جوان، که من یکی از آنها بودم، به دوستان دختر صبور سخنرانی می کنند که چگونه چنین زندگی پاکی و انکار منطقی است. کریستوفر مک کندلس از این مرحله پیشی نگرفت .
برای تماشای این فیلم خارجی به سایت فیلم نماوا مراجعه نمایید.
کتاب Jon Krakauer Into the Wild که با ترسی شگفتانگیز خواندم، داستان یک فارغالتحصیل 20 ساله کالج را روایت میکند که بودجه دانشکده حقوق خود را نقد میکند و به قول مارک تواین، چراغها را برای قلمرو خاموش میکند. او به سمت غرب رانندگی می کند تا جایی که نتواند دورتر رانندگی کند و سپس به سمت شمال به سمت بیابان آلاسکا می رود. او تعداد انگشت شماری کتاب در مورد زنده ماندن و گیاهان وحشی خوراکی دارد و به نظر می رسد مدل او جک لندن باشد، اگرچه باید توجه بیشتری را به کتاب «برافروختن آتش» آن نویسنده اختصاص می داد.
اقتباس سینمایی جذاب شان پن از این کتاب به منبع نزدیک می ماند. ما با کریستوفر (امیل هیرش) به عنوان یک رویاپرداز ایده آل، در واکنش به والدین مغرورش (ویلیام هرت و مارسیا گی هاردن) و خواهر گیج شده اش (جنا مالون) آشنا می شویم.
فیلم سینمایی در ژانرها و از کشورهای مختلف در نماوا وجود دارد. اگر از طرفداران فیلم ایرانی هستید به سایت فیلم نماوا مراجعه نمایید.
او نمرات خوبی در اموری داشت. آینده او در دانشکده حقوق دقیقاً در دستان او بود. چرا او از زندگی آنها ناپدید شد، چرا ماشینش رها شده بود، کجا بود و چرا، چرا، چرا؟
او مجلاتی را نگه می دارد که در آنها خود را به عنوان یک فرد قهرمان تنها می بیند که از تمدن چشم پوشی می کند و به آغوش طبیعت بازمی گردد. در قرنهای گذشته، چنین افرادی ممکن است مقدسین بودهاند، به غار یا گوشهنشینی پنهان عقبنشینی میکردند و از همه لذتها به جز امرار معاش خود انکار میکردند. او خود را نه بی خانمان، بلکه مردی رها شده از خانه می بیند.
در کنار تماشای فیلم خارجی، تماشای فیلم سینمایی ایرانی نیز در نماوا فراهم شده است.
در این کتاب، کراکائر حرکات خود را از طریق خاطرات افرادی که در سفر با آنها روبرو می شود، ردیابی می کند. ردیابی آنها یک دستاورد گزارش چشمگیر بود، و فیلم پن با محبت آنها را در بازی های قوی تجسم می دهد. اینها افرادی هستند که جوانی عجیب و غریب را می پذیرند، به او غذا می دهند، به او پناه می دهند، به او لباس می دهند، زندگی خود را به اشتراک می گذارند، او را راهنمایی می کنند و نگران هستند که او برای ادامه جستجویش که به نظر آنها به درستی محکوم به شکست است، او را ترک می کند.
مک کندلس تاکنون نام خود را به الکساندر سوپرترامپ تغییر داده است. او با انتخاب سبک زندگی خود تأیید می شود. او با افرادی مانند رینی و جان (برایان دیکر و کاترین کینر)، هیپی های باقی مانده که هنوز با خوشحالی جامعه را رد می کنند، و وین (وینس وان)، یک کشاورز خوش مشروب و دوستانه ملاقات می کند. تاثیرگذارترین تماسی که او برقرار می کند با رون (هال هولبروک) است، مرد مسنی که او را به وضوح و با دلهره می بیند و شروع می کند به او به عنوان یک نوه سرگردان فکر می کند. کریستوفر به این مرد که همه چیز را دیده است، درباره چیزهایی که از دست داده است سخنرانی می کند و از او می خواهد که او را در دامنه تپه ای دنبال کند تا افق بعدی را ببیند. رون تلاش می کند، قبل از اینکه اعتراف کند که دیگر در شرایطی نیست.
و سپس مک کندلس از نقشه های حافظه ناپدید می شود، به آلاسکای نابخشودنی. بله، زیبا به نظر می رسد. تمام آرزویش همین است. او اتوبوس متروکه ای را پیدا می کند که هیچ اتوبوسی نباید در آن باشد و آن را خانه خود می کند. او برای شکار تلاش می کند، نه چندان موفق. او خارج از زمین زندگی می کند، اما زمین یک سیستم تحمل صفر است. از روی مجلات و شواهد دیگر، پن هفته های پایانی خود را بازسازی می کند. امیل هیرش در یک اجرای هیپنوتیزمی نقش او را بازی میکند، در حالی که چشمانش در جمجمهاش فرو میرود در حالی که هنوز از شوق میسوزند. بازیگری فوق العاده است و بیشتر از بازیگری.
همراه با تماشای آنلاین فیلم و سریال، دانلود فیلم ها و سریال های ژانرهای متفاوت نیز در سایت فیلم نماوا فراهم شده است.
این یک فیلم تأمل برانگیز، پشیمانآمیز و جدی درباره مرد جوانی است که توسط انتخابهای سازش ناپذیرش از بین رفته است. دو مورد از صادقانهترین گفتهها در فرهنگ اخیر این است که ما به کمک دوستانمان نیاز داریم و گاهی اوقات باید به مهربانی غریبهها وابسته باشیم. اگر این دو چیز را ندانید و آنها را بپذیرید، در نهایت به اتوبوسی از این نوع یا آن دست خواهید رسید. خود شان پن به شدت ایده آلیست، سازش ناپذیر، حالا کمی کمتر عصبانی است، باید کتاب را خوانده باشد و آن را منعکس کرده باشد، اما به لطف خدا، او رفت. فیلم بسیار خوب است تا حدی به این دلیل که به نظر من برای نویسنده و کارگردانش معنای زیادی دارد. این وصیت نامه ای است مانند کلماتی که کریستوفر در بیابان روی تخته ها حک کرد.
تماشای انیمیشن جدید و انیمه جدید نیز در نماوا فراهم شده است.
من در اوربانا بزرگ شدم سه خانه پایین تر از خانواده ساندرسون - میلتون و ویرجینیا و پسرانشان استیو و جو. دوست صمیمی من جو بود. اتاق خواب او پر از آکواریوم، تراریوم، مار، همستر، عنکبوت و کلکسیون پروانه و سوسک بود. دیوانه وار به او حسادت می کردم. بعد از کالج به جاده زد. او هرگز از والدینش فاصله نگرفت، اما آنها به ندرت می دانستند او کجاست. گاهی اوقات او به خانه می آمد و مادرش مجبور می شد اسکناس های 100 دلاری را به درزهای شلوار جین آبی او بدوزد. او در نیکاراگوئه ناپدید شد. جسد او بعداً به عنوان یک مبارز آزادی ساندنیستایی مرده شناسایی شد. از یک خانه کوچک زیبا که اطراف آن را گیاهان همیشه سبز در انتهای خیابان واشنگتن احاطه کرده بود، او را ترک کرد تا به دنبال چیزی بگردد که باید پیدا کند. من به کریستوفر مک کندلس اثر شان پن اعتقاد دارم. من با او بزرگ شدم.
دانلود فیلم دوبله، دانلود سریال ترکی دو دسته از دانلودهایی است که فراهم شده است.